نقل بهشتی ما

یه استرس بد بهم وارد شد

1393/11/7 23:47
نویسنده : مامان
96 بازدید
اشتراک گذاری

خدایا شکرت حالا ک دارم مینویسم بخیر گذشت وفعلا همه چی روبراهه چند روز قبل ک جواب آزمایش پلاکت نشون داد از حدطبیعی اومده پایینتر بعد از تماس تلفنی باخانم دکترمون بهم گفت ک حتما ب یه پزشک داخلی مراجعه کنم چون خودش تاچند روز آینده نبود تابرم پیشش خلاصه بلاخره یه دکتر داخلی پیداکردم چون عصر پنجشنبه بود متخصص ها تو مطب نمینشستن وتو کلینیک یه دکتر بود اونم بعد اینکه دیدم گفت حتما باید یه سری آزمایشات دیگه انجام بدی واگر تو اون ازمایش علاوه برپلاکتت چندتا فاکتور دیگه مثل انزیمهای کبدی و....هم مشکل داشت دیگه باید ختم بارداری رو اعلام کنیم وصبر بیشتراز این برا خودت ضرر داره ولی اگر فقط پلاکتت پایین باشه میشه صبرکرد حتی تا ب 50هزار برسه ولی کمتر نباید بشه چون درصورتی ک نیاز بسزارین داشته باشی باید بالای 50هزار باشه خلاصه من تا وقتی ک رفتم ازمایش دادم وجوابشو گرفتم از نگرانی مردمو زنده شدم واز طرفی هم همش میخواستم ب خودمدلداری بدم وزیاد نگرن نباشم تا برای دخترکم ضرر نداشته باشه ولی نمیشد وفکرم مشغول بود این چند روز اصلا دست ودلم ب هیچ کاری نمیرفت برعکس عموی تسنیم هم از اصفهان اومده بودن ناراحتی من اونارم ناراحت کرد  وجاریم بنده خدا خیلی هم باهام همدردی میکرد ولی بازم دلم قرار نداشت دوست نداشتم زودتراز وقت دنیا بیاد درسته ک دیگه الان علم پیشرفت کرده ومشکلی ب اون صورت پیش نمیاد ولی بازم دوست نداشتم این اتفاق بیفته بهرحال شرایط سخت میشد اگرقراربود نی نی گل زودتر بیاد خلاصه بعداز اینکه کلی استرس بخودمواطرافیان وارد شد بعداینکه جواب آزمایشو گرفتیم ودیدم ک تا اونجایی ک من متوجه میشم خداروشکر همه چی خوب بود وپلاکتم ک این دفعه بادست شمارش شده بود بالاتراز دفعه قبل بود البته هنوزم پایین بود ولی از 100هزار بالاتر رفته بود و123هزار شده بود بعداینکه نتیجه روهم ب دکتر نشون دادم اونم تایید کرد ک مشکلی ک احتمال میداده خداروشکر نبوده وفقط باید مرتب پلاکتم مثل قبل چک بشه تا مشکلی پیش نیاد ومن خیلی خوشحال شدمو خداروشکر کردم امروزم رفتم پیش خانم دکتر خودم اونم گفت همه چی خوبو عالیه و وزن دخترم هم خیلی خوبه وطبق اولین سونو 34هفته و4روزمونه وبهم برا ی احتیاط آمپول دادتا بزنم تا اگر خدایی نکرده باز اتفاقی افتاد ک قرار شد دختری زودتر دنیا بیاد ریه ش کامل باشه ودیگه هیچ نگرانی نباشه بازم خداروشکر از اون روز کلی حالم بهتر شد وروحیم عوض شد این روزا همش درگیر این مسائل بودم ونشدبیامو زودتر مطلب بذارم بازم خدایا شکرت.

پسندها (1)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

سحرناز
31 تیر 94 3:38
سلوم! آفرین بر تو موفق و موید باشی