نقل بهشتی ما

هفته ی19 من ودختری

1393/7/21 20:58
نویسنده : مامان
134 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پولکی مامان امروز 19هفته و4روزه مونه تو الان 260 گرم وزن داری و15سانتی متری هستی این هفته مامان یه سری درد های جدید رو تجربه کرد یه جور تیر کشیدگی زیر دلم ک قبلا تجربه نکرده بودم و گاهی حس میکنم ک تکونهای ریزی مثل همون حباب ترکیدن معروف رو متوجه میشم البته از هفته ی قبل هم حسشون میکردم ولی نمیدونم تویی یا حرکات روده ست آخه خانم دکتر میگفت هنوز زوده وهفته ی 20 ب بعد باید حسش کنی ولی اون روز ک رفتیم سونوگرافی بعد ک برگشتیم داشتم شکمم رو نگاه میکردم ک یه دفعه زیر نافم دو بار بافاصله پشت سر هم کاملا واضح تکون خورد دقیقا مثل اینکه یه نفر از داخل داره بهش ضربه میزنه منظورم نبض زدن نیست کاملا شکمم زد بیرون ولی از اون روز دیگه اونجوری تکرار نشدخلاصه بیصبرانه منتظرتکون خوردناتم امروز عید غدیرم بود ولی مامانی بازم دلش خیلی گرفته بود آخه واقعا دل تنگ بابایی ام وجاش برام امروز صبح خیلی خالی بود وهمون اول صبح ک از خواب پاشدم براش یه اس عشقولانه فرستادم وگفتم ک چقدر دلم براش تنگه البته عصر با آقا جون رفتیم بیرون خونه مامانبزرگای مامان وشبم بابابزرگ مامان بزرگ خودت اومدن خونه بی آقاجون اینا دیگه یکم حال وهوام عوض شد ایشاللا بابا تا 10 روز دیگه پیشمونه پری شب بابا پیام داد میخواد برات بره خرید وچی بگیره منم چون هنوز مطمءن نیستم دختر باشی گفتم جوری بگیر ک هم ب دخترونه بخوره هم پسرونه بیشتر سفید بگیر رو بعد اک باهم حرف زدیم گفت فعلا 3 دست خریده همشونم دخترونه! منم گفتم خسته نباشی خوب ب حرف مامان نی نی نقلی گوش دادی باباهم خندید وگفت نه دیگه نی نی دختره ، دیروزم خودم رفتم برات خرید کنم ولی هرچی گشتم همه چی یا دخترونه بود یا پسرونه دیگه باز موندم چیکار کنم دست خالی برگشتم ولی میخوام برات از این عروسکهای پولیشی مارکدار خوشکل بخرم ک چند کاره ان دندونی وجغجغه و آویز کریر و...خیلی گوگولی ان برا اسمت خیلی حیرون موندم آخه هرچی انتخاب میکنم ومن دوست دارم بابا میگه نه یا اطرافیان ضد حال میزنن حالا بابا بیاد باز باهم تصمیم میگیریم ولی فعلا رستا و جانان رو خودم خوشم مباد تا ببینیم چی میشه بابا هم از راه دور فقط میگه اسم انتخاب نکردی؟ هرچی هم ک پیشنهاد میدم میگه زیاد بهم نچسبید خلاصه مامان فعلا سرکاره ایشالله زود یه اسم خوشمل برات انتخاب کنم تا وقتی قطعی دختر بودنت مشخص شد دیگه مشکلی نباشه  عسلکم آدرس وبلاگت رو ب هیچ کس ندادم جز بابا وخاله فاطمه برا اینکه راحت هرچی خواستم بنویسم بدون اینکه دغدغه ی این رو داشته باشم ک جوری بنویسم ک اگر کسی خوند بد نباشه یا هرچی دیگه  خاله هم ک اینترنتش فعلا قطعه  بابا جونی هم ک هنوز نرسیده بیاد وبهش سر بزنه واسه همین بخش نظراتت  خالیه  مهم نیست پولکی نارگیلی من  آخه این درحکم دفتر خاطراته بهتره ک کسی بهش دسترسی نداشته باشه جووووووون منی تو ماچ

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

بابایی
23 مهر 93 8:45
خدایا شکرت ک به من و عشقم ی دختر ناز دادی ب مامانش هم کمک کن تا راحت دنیا بیاردش وی اسم خوب براش پیدا کنیم و خوب هم تربیتش کنیم دلم برا مامانیش ی ذره شده قربونش برم الهی
مامان
پاسخ
سلااااااام عززززیزم نگفته بودی اومدی ب وب سر زدی الان ک اومدم دیدم تو نظرات نوشته بابایی یه عالمه ذوق کردم فدات بشم منم دلم برات ی ذره شده دیگه چیزی نمونده ب وصال تند تند دارم برنامه ریزی میکنم برای آماده کردن مقدمات برگشتت دوست داریم بابایی ناز